Posts

Showing posts from July 6, 2003
اين منم ؟‌ اي غمگساران اين منم ؟‌ اين شرار سرد و خاكستر شده اين منم ؟ اي مهربانان اين منم ؟‌ اين گل پژمرده ي پرپر شده اين منم ؟ نه ؛ من كجا و غم كجا خنده هاي جانفزاي من چه شد؟ از چه چشمم از نگاه او گريخت اشتياق ديده را ناديده كرد از چه دل در پاسخ سرمستيش سرگراني كرد و نا سنجيده كرد هيچ باور مي كنيد اي دوستان كاين منم اين غنچه ي پرپر منم ؟‌ اين منم ؛ اين باغ بي روح خزان اين منم ؛‌ اين شام بي اختر منم . به اميد خنده های دوباره ... و به اميد برگشت شادی و اميد . . . اهــــورايــــي بـــــاشــيــد
چرا نتابند ؛ مگر خورشيد جز تابيدن مي شناسد؟ چرا نخوروشند ؛ ‌مگر دريا جز خروشيدن مي داند؟ چرا نستوه نايستند ؛ مگر صخره جز نستوه ايستادن مي تواند ؟ چرا اميد نبخشند مگر سپيده جز اميد بخشيدن مي يارد ؟‌ چرا چون باروهاي استوار نگهباني نكنند ؛ مگر باروهاي استوار را جز نگهباني كردن مرامي است؟ چرا چون خون سالم ؛ در رگهاي عصرها و زمانها ندوند و جنبش نيافرينند ؛ مگر خون سالم را جز در رگها دويدن و جنبش آفريدن قراري است؟ چرا مشعل هدايت را در دل توده ها بر پا ندارند ؛ مگر مشعلداران را جز برپاي داشتن مشعل در دل توده ها آرزويي است؟ چرا با الهام گرفتن از فجرو و شفق ؛ مرزهاي حقيقت جاويد را در سر تا سر قرنها پاس ندارند ؛ مگر بزرگمردان هماهنگ با طبيعت بيكران را جز پاس داشتن مرزهاي حقيقت جاويد ؛ آرماني است؟ چرا قيام نكنند ؛ مگر مظلوم كاري جز ستاندن حق خويش از ظالم دارد ؟ . بـه امـيـد وزيـدن هواي آزادي و بـه امـيـد بازگـشـت كـبـوترهاي آزادي . جــاويــد ايـــــــــران پــايـنــده ايـــــرانــي . . . اهــــورايــــي بـــــاشــيــد
پيچيد در جهان طنين ياهو ... يا هو . هم ناله شوند . سه تار و دف و ني . . . اهــــورايــــي بـــــاشــيــد