..... و چه زيبا آمد
عطر وجودش تمام اتاق تاريک و تنگ مرا پر کرده ... تن طب دارش تمام وجود سرد و خاموش مرا گرم کرده
... چه شهوت انگيز است آن زمان که لب بر لبانم مي گذارد و با سر انگشتان نازکش موهايم را نوازش مي کند
او آمد ...و من ديگر تنها نيستم
اهــــورايــــي بـــــاشــيــد