Posts

Showing posts from January 26, 2003
Image
در ميان آن شب تاريك ؛ صدايي جز صداي وحشت آور آن باد ديوانه نبود او زوزه كشان به همجا سر ميكشيد و ويران مي كرد و مي رفت مدتي گذشت و نفس آن باد ويرنگر گرفت ؛‌ دريافت كه ديگر قدرتي برايش نمانده است و ديگر دورانش به سر آمده بايد كاري مي كرد ؛ تصميم گرفت كه خود را به نسيمي تبديل كند و آهسته بوزد وراحت تن خستگان شود آري اين نسيم خنك امروز همان باد ويرانگر ديروز است ؛ آيا بايد به اين نسيم جان افزا اعتماد كرد؟ آيا اين يك آرامش مرموز قبل از طوفان نيست ؟‌آيا حال كه اين باد قدرتي ندارد نسيم شده ؛ اگر فردا قدرتي بدستش افتاد باز همان باد ويرانگر سابق نخواهد شد..؟؟آيـا..؟؟؟آيـا..؟؟ او چون مي خواهد هميشه باشد و عطش بي پايان ماندگار بودن !!!! است كه او امروز نسيمي خنك است و گرنه اهــــورايــــي بـــــاشــيــد
Image
. . اهورای باشيد
گنجيشکک اشي مشي لب بوم ما نشين بارون مياد خيس ميشي برف مياد گوله ميشي خيس ميشي گوله ميش ميفتي تو حوض نقاشي کي ميگيره فراش باشي کي ميکشه قصاب باشي کي ميپزه آشپز باشي کي ميخوره حاکم باشي